2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟

ساخت وبلاگ

بعد از مدت ها اومدم اينجا، اكثراً آدرستون عوض شده و نميتونم پيداتون كنم. كجاييد؟ 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 21 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:54

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

گاهي تلاش ميكني، تا ميتواني تلاش ميكني، كه بشود چيزي كه تو ميخواهي. نميشود! كنار مي آيي، رهايش ميكني به امان خدا. درست جايي كه انتظار نداري ورق برميگردد و همه چيز بر وفق مُراد ميشود. ديشب با آلتو راجب لئو حرف ميزديم و كاري كه كردم، گفت مردها مثل زن ها نيستند تا ابد يكي را گوشه ي ذهنشان نگه دارند، هركس از ديده شان رفت به مرور از دلشان هم مي رود! گفتم يعني وقتش است برگردم؟ گفت نگفتم كه برگردي، حقايق را گفتم اگر ميخواهي فراموشت نكند، بله برگرد. شب حال خوبي داشتم، به لئو پيام دادم! با آغوش باز مرا پذيرفت! به معناي واقعي با حرف هايش متعجب شدم. اصلاً نپرسيد كجا بودي، چرا رفتي. جوري رفتار كرد انگار هيچ اتفاقي نيفتاده و سرانجام طاقت نياورد و پرسيد! بعدش برايم نوشت “تو رو رد نكرده بودم كه الان نپذيرم، من هميشه تورو دوس دارم و هستم، كم و زيادم نميشه، حس خوبم هميشه بهت هست.” و من با دهن باز زل زده بودم به صفحه ي گوشي. آلتو شايد از اين اتفاق زياد خوشحال نشده باشد. او هم مرا دوست دارد و لئو را رقيب ميبيند! و حالا من گير كردم بين دو مرد كه هر كدام خصوصيات خاص خودشان را دارند و حاضر نيستم انتخاب كنم. اين وسط يك سري ايراد هايي هست مثل اينكه آلتو ٧-٨ دوست معمولي دارد و با دو نفر رابطه ي كامل! لئو هم مثل بقيه ي آدم هاي موفق، شيفته هاي زيادي اطراف خودش داشته و دارد. كنار آمده ام شايد فقط من در زندگي 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...ادامه مطلب
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 57 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

لئو؟ لئوي من! چرا هرچه تلاش ميكنم از تو دورتر ميشوم؟ از تو و رفتارهايت دلگيرم. اينكه خيلي وقت ها اصلاً نميبيني موني اي وجود دارد. يني آنقدر بينمان فاصله افتاده كه تو سر از بلاروس درآوري و من روحم هم خبر نداشته باشد نزديك من نيستي؟  حتماً كساني مهم تر از من هستند كه بهشان بگويي. همان هايي كه دليل آنلاين شدن وقت و بي وقت ات هستند. حس ميكنم تمام تلاشم را كرده ام و به بن بست خورده ام. خيلي چيزها آنطور كه بايد نيست. از اينكه بين اين همه آدم تويي را انتخاب كردم كه به خاطر موقعيتت هيچوقت نميتوانم حتي با تو قدم بزنم دلم ميگيرد. براي من كه هميشه در مركز توجه بودم همين دلايل كافي ست براي شكستن. ميخواستم اين هفته ببينمت و هديه اي را كه كلي برايش زمان گذاشتم بدهم. حالا نيستي، تا يك هفته ي ديگر نيستي و من ديوانه ميشوم در اين بي خبري. كاش كمي فقط كمي با من مهربان تر بودي .. امشب از آن شب هاست كه عاشقت هستم اما دوستت ندارم! ميفهمي لئو؟!   + نوشته شده در  شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 3:29  توسط مونی  |  2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...ادامه مطلب
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

پيام داده كلي موني هست اينجا، من هم كه از ماجرا سر درنياورده بودم گفته بودم كجاست دقيقاً؟! او هم گفته بود نميشود كه از آنها عكس بگيرد! تازه دوهزاري ام افتاد راجب چه چيزي حرف ميزند. آدم هاي شبيه به چهره ي من :)) حالا هروقت يادش مي افتم خنده ام ميگيرد. احتمالاً هرقدمي كه برميدارد يك دور من را مرور ميكند. با اين حال هنوز جواب پيامم را نداده، اين روزها بيشتر از هر روز ديگر نگرانش ميشوم. در اين شرايط تنها چيزي كه گريبانگيرم ميشود كاهش وزن است و اين اصلاً خوب نيست. اتفاقات را در خودم ميريزم و ذره ذره آب ميشوم. مادر راه ميرود و ميگويد موني لاغر شدي، چرا چيزي نميخوري؟ نميداند دردم چيست. نميداند چيزي از گلويم پايين نمي رود. او هيچ چيز نميداند ..  + نوشته شده در  یکشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 15:14  توسط مونی  |  2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...ادامه مطلب
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

احساسی که خاموش شده، سازی که رها شده، کتاب هایی که تلنبار شده، آدم هایی که رفته اند، کلمه هایی که کنار هم ردیف نمیشوند. هیچ چیز را نمیدانم جز اینکه در این برهه از زمان تهی ترینم. تهیِ تهی .. 

+ نوشته شده در  پنجشنبه هفتم دی ۱۳۹۶ساعت 0:47  توسط مونی  | 
2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1396 ساعت: 11:29

گاهي تلاش ميكني، تا ميتواني تلاش ميكني، كه بشود چيزي كه تو ميخواهي. نميشود! كنار مي آيي، رهايش ميكني به امان خدا. درست جايي كه انتظار نداري ورق برميگردد و همه چيز بر وفق مُراد ميشود. ديشب با آلتو راجب لئو حرف ميزديم و كاري كه كردم، گفت مردها مثل زن ها نيستند تا ابد يكي را گوشه ي ذهنشان نگه دارند، هركس از ديده شان رفت به مرور از دلشان هم مي رود! گفتم يعني وقتش است برگردم؟ گفت نگفتم كه برگردي، حقايق را گفتم اگر ميخواهي فراموشت نكند، بله برگرد. شب حال خوبي داشتم، به لئو پيام دادم! با آغوش باز مرا پذيرفت! به معناي واقعي با حرف هايش متعجب شدم. اصلاً نپرسيد كجا بودي، چرا رفتي. جوري رفتار كرد انگار هيچ اتفاقي نيفتاده و سرانجام طاقت نياورد و پرسيد! بعدش برايم نوشت “تو رو رد نكرده بودم كه الان نپذيرم، من هميشه تورو دوس دارم و هستم، كم و زيادم نميشه، حس خوبم هميشه بهت هست.” و من با دهن باز زل زده بودم به صفحه ي گوشي. آلتو شايد از اين اتفاق زياد خوشحال نشده باشد. او هم مرا دوست دارد و لئو را رقيب ميبيند! و حالا من گير كردم بين دو مرد كه هر كدام خصوصيات خاص خودشان را دارند و حاضر نيستم انتخاب كنم. اين وسط يك سري ايراد هايي هست مثل اينكه آلتو ٧-٨ دوست معمولي دارد و با دو نفر رابطه ي كامل! لئو هم مثل بقيه ي آدم هاي موفق، شيفته هاي زيادي اطراف خودش داشته و دارد. كنار آمده ام شايد فقط 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...ادامه مطلب
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 44 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 13:44

هرچقدر هم بگی من دیگر به گذشته فکر نمیکنم باز هم چیزهایی هستند که تورا بیندازند داخل تونل زمان و ببرند به روزهایی که به خیالت فراموششان کرده ای! خواستیم روز جمعه ای شام را با خانواده بیرون بخوریم، از پله ها که بالا رفتم یک پسربچه با صورت سفید و لپ های صورتی و موهای بور و نسبتاً بلند دیدم. میخکوب شدم. برگشتم به خرداد سال 93، خانواده ی ما و خانواده ی پسرک به شمال رفته بودیم، در مسیر برگشت جایم را با خواهر پسرک عوض کردم. روی پای پسرک خوابیده بودم و درحالی که موهایم را نوازش میکرد درباره ی آینده حرف میزدیم. گاهی که بحث به جاهای باریک میرسید در نوت گوشی تایپ میکردیم تا صدایمان به پدر و مادرش نرسد. همانجا برای اولین بار درباره ی بچه هایمان رویا ساختیم. پسرک هم مانند من چشمانی جنگلی با موهای بور داشت. تصور یک بچه ی کوچک با چشم های سبز و موهای بور لبخند عمیقی روی لب هایمان آورده بود و دلمان ضعف رفته بود! حتی تا مرحله ی اسم های منتخب هم پیش رفته بودیم، میگفت اسم های اصیل ایرانی دوست دارد و من اصرار داشتم یک پسر به اسم سپنتا. در حال تبادل نظر خم شده بود و لبم را بوسیده بود، هرچه به جلو اشاره میکردم و لب هایم را به سمت داخل جمع میکردم شیطنتش بیشتر میشد. حالا پسرک رفته و رویای داشتن یک بچه شبیه به خودمان هنوز ته دلم مانده، کاش از او یک نسخه ی کوچک شده داشتم. کاش غرورم را کنار میگذا 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟...ادامه مطلب
ما را در سایت 2. دست تقدیر یا اراده ی خویش؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : moonii بازدید : 52 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 13:44